اصطلاحات استارتاپی

اصطلاحات استارتاپی

در دنیای پر شور و هیجان استارتاپ ها، اصطلاحات و عبارات منحصر به فردی وجود دارد که برای افراد خارج از این حوزه ممکن است ناآشنا باشد. در اینجا لیستی از برخی از رایج ترین اصطلاحات استارتاپی به همراه تعاریف مختصری از آنها ارائه شده است:

لیست الفبایی اصطلاحات استارتاپی به همراه معادل انگلیسی آنها:

اصطلاح فارسی معادل انگلیسی توضیح
شتاب دهنده Accelerator برنامه ای که به استارتاپ ها در مراحل اولیه فعالیتشان با ارائه خدمات مختلفی مانند فضای کار اشتراکی، مربیگری، سرمایه گذاری و … کمک می کنند.
انکوباتور Incubator انکوباتورها نیز مانند شتاب دهنده ها به استارتاپ ها در مراحل اولیه فعالیتشان کمک می کنند، اما تمرکز آنها بیشتر بر روی ارائه فضای کار، آموزش و مشاوره است.
ایده Idea مبنای اولیه یک استارتاپ، ایده ای خلاقانه و نوآورانه است که می تواند به یک محصول یا خدمت جدید و ارزشمند تبدیل شود.
خروج Exit فرآیند خروج از یک استارتاپ از طریق فروش آن به شرکتی دیگر، عرضه اولیه سهام (IPO) یا سایر روش ها اشاره دارد.
بنیانگذار Founder فرد یا افرادی که ایده استارتاپ را مطرح می کنند و مسئولیت راه اندازی و مدیریت آن را بر عهده دارند.
بوت استرپینگ Bootstrapping روشی برای راه اندازی و رشد یک استارتاپ بدون اتکا به سرمایه گذاری خارجی اشاره دارد. در این روش، بنیانگذاران از منابع و سرمایه های خود برای تامین مالی کسب و کارشان استفاده می کنند.
بوم مدل کسب وکار Business Model Canvas ابزاری تک صفحه‌ای بوم است که می‌توان اجزای یک استارتاپ و یا کسب‌و‌کار را در ۹ بخش آن ترسیم کرد. بوم مدل کسب کار یک زبان مشترک برای ارتباط افراد و ترسیم افکار و جمع‌بندی نظرات می‌باشد.
طرح کسب و کار Business Plan سندی مکتوب و یک بیانیه نوشته شده است که جزئیات کسب‌و‌کار پیشنهادی شما را تجزیه و تحلیل می‌کند. این سند باید ضمن تشریح موقعیت کنونی، نیازها، انتظارات و نتایج پیش بینی شده را به طور خلاصه و روشن بیان کند.
سی ام او CMO مخفف “Chief Marketing Officer” به معنای “مدیر ارشد بازاریابی” است. این فرد مسئولیت توسعه و اجرای استراتژی بازاریابی برای یک استارتاپ را بر عهده دارد.
سی تی او CTO مخفف “Chief Technology Officer” به معنای “مدیر ارشد فناوری” است. این فرد مسئولیت نظارت بر بخش فناوری اطلاعات و توسعه محصول در یک استارتاپ را بر عهده دارد.
سی ای او CEO مخفف “Chief Executive Officer” به معنای “مدیر عامل” است. مدیر عامل مسئولیت کلیه ی وظایف اجرایی یک سازمان را بر عهده دارد و به طور کلی بالاترین مقام اجرایی در یک شرکت یا سازمان به حساب می‌آید.
حذف Deprecation به فرآیند منسوخ شدن یک فناوری، محصول یا خدمات اشاره دارد. به این معنی که دیگر به طور فعال پشتیبانی نمی شود و ممکن است در آینده جایگزین یا حذف شود.
دیسبراپت Disruption به فرآیند جایگزینی یک محصول، خدمت یا مدل کسب و کار موجود با یک محصول، خدمت یا مدل جدید و نوآورانه اشاره دارد.
کمینه محصول پذیرفتنی MVP مخفف “Minimum Viable Product” به معنای “محصول قابل عرضه حداقل” است. این نسخه اولیه از محصول یا خدمت است که فقط ویژگی های اساسی را ارائه می دهد و برای آزمایش با مشتریان و دریافت بازخورد آنها طراحی شده است.
رشد Growth به فرآیند افزایش تعداد مشتریان، سهم بازار یا درآمد یک استارتاپ اشاره دارد.
هک کردن Hacking به فرآیند حل یک مشکل یا یافتن راه حلی خلاقانه و غیر متعارف برای یک چالش اشاره دارد.
یونی کورن Unicorn به استارتاپ هایی اطلاق می شود که ارزش آنها به بیش از ۱ میلیارد دلار برسد.
اصطلاح فارسی معادل انگلیسی توضیح
سرمایه گذار Investor فرد یا سازمانی که به یک استارتاپ پول یا سایر منابع برای کمک به رشد و توسعه آن ارائه می دهد.
ایده پردازی Ideation فرآیند خلاقانه تولید ایده های جدید برای محصولات، خدمات یا کسب و کارها است.
انکوباتور Incubator برنامه ای که به استارتاپ ها در مراحل اولیه فعالیتشان با ارائه خدمات مختلفی مانند فضای کار اشتراکی، مربیگری، سرمایه گذاری و … کمک می کنند.
شتاب دهنده Accelerator برنامه ای که به استارتاپ ها در مراحل اولیه فعالیتشان با ارائه خدمات مختلفی مانند فضای کار اشتراکی، مربیگری، سرمایه گذاری و … کمک می کنند.
محصول Product کالای فیزیکی یا خدمات ناملموس که یک استارتاپ به مشتریان خود ارائه می دهد.
سود Profit پولی که یک استارتاپ پس از کسر تمام هزینه های خود به دست می آورد.
پیمانکار Contractor فرد یا شرکتی که برای انجام یک کار خاص برای یک استارتاپ استخدام می شود.
مشتری Customer فرد یا سازمانی که از محصولات یا خدمات یک استارتاپ استفاده می کند.
داده Data اطلاعات خام و بدون پردازش که می تواند برای تجزیه و تحلیل و استخراج بینش استفاده شود.
تحلیل داده Data Analysis فرآیند جمع آوری، تمیز کردن، سازماندهی و تجزیه و تحلیل داده ها برای استخراج بینش و پاسخ به سوالات تجاری است.
علم داده Data Science رشته ای که از ترکیبی از ریاضیات، آمار، علوم کامپیوتر و زمینه های دیگر برای استخراج بینش از داده ها استفاده می کند.
تحویل Delivery فرآیند ارائه یک محصول یا خدمت به مشتریان.
طراحی Design فرآیند ایجاد یک محصول یا خدمت که هم زیبا و هم کاربردی باشد.
توسعه Development فرآیند تبدیل یک ایده به یک محصول یا خدمت واقعی.
اختلال Disruption به فرآیند جایگزینی یک محصول، خدمت یا مدل کسب و کار موجود با یک محصول، خدمت یا مدل جدید و نوآورانه اشاره دارد.
ایمیل مارکتینگ Email Marketing روشی برای بازاریابی برای مشتریان از طریق ایمیل است.
کارمند Employee فردی که برای یک استارتاپ کار می کند و حقوق و مزایای آن را دریافت می کند.
 امور مالی Finance فرآیند مدیریت پول یک استارتاپ، از جمله درآمد، هزینه ها و سرمایه گذاری ها.
بنیانگذار Founder فرد یا افرادی که ایده استارتاپ را مطرح می کنند و مسئولیت راه اندازی و مدیریت آن را بر عهده دارند.
آینده نگری Foresight توانایی پیش بینی و پیش بینی روندها و رویدادهای آینده است.
رشد هک کردن Growth Hacking روشی برای بازاریابی و رشد سریع یک استارتاپ با استفاده از تاکتیک های خلاقانه و کم هزینه است.
منابع انسانی Human Resources وظایف مربوط به مدیریت کارکنان در یک استارتاپ، مانند استخدام، حقوق و دستمزد، آموزش و توسعه.
ایده Idea مبنای اولیه یک استارتاپ، ایده ای خلاقانه و نوآورانه است که می تواند به یک محصول یا خدمت جدید و ارزشمند تبدیل شود.
تاثیر Impact اثری که یک استارتاپ بر روی جهان یا جامعه ایجاد می کند.
نوآوری Innovation فرآیند ایجاد ایده های جدید و تبدیل آنها به محصولات یا خدمات جدید و ارزشمند است.
سرمایه گذار Investor فرد یا سازمانی که به یک استارتاپ پول یا سایر منابع برای کمک به رشد و توسعه آن ارائه می دهد.
شغل Job موقعیتی که یک فرد برای یک استارتاپ کار می کند و حقوق و مزایای آن را دریافت می کند.
اصطلاح فارسی معادل انگلیسی توضیح
کلیدی Key صفت یا ویژگی که برای موفقیت یک استارتاپ ضروری است.
دانش Knowledge اطلاعات و درک جمع آوری شده از طریق تجربه یا مطالعه.
رهبری Leadership توانایی هدایت و الهام بخشیدن به دیگران برای رسیدن به اهداف مشترک.
یادگیری Learning فرآیند کسب دانش و مهارت های جدید.
مقیاس پذیری Scalability توانایی یک استارتاپ برای رشد و پاسخگویی به تقاضای فزاینده بدون افت کیفیت یا کارایی.
فروش Sales فرآیند متقاعد کردن مشتریان به خرید محصولات یا خدمات یک استارتاپ.
مقیاس Scale اندازه و دامنه یک استارتاپ.
 دامنه Scope دامنه فعالیت یا تمرکز یک استارتاپ.
بذر Seed سرمایه گذاری اولیه ای که در مراحل اولیه فعالیت یک استارتاپ انجام می شود.
فروش Sell مبادله یک محصول یا خدمات به ازای پول.
خدمات Service کارهایی که یک استارتاپ برای مشتریان خود انجام می دهد.
اشتراک Share دادن بخشی از مالکیت یا سود یک استارتاپ به دیگران.
مهارت Skill توانایی انجام یک کار خاص به طور ماهرانه.
کوچک Small صفت یا ویژگی که به اندازه یا دامنه کوچک یک استارتاپ اشاره دارد.
راه حل Solution محصول یا خدمتی که یک استارتاپ برای حل یک مشکل خاص ارائه می دهد.
منابع Source ورودی ها یا مواد لازم برای انجام یک کار.
استراتژی Strategy برنامه ای که یک استارتاپ برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کند.
حمایت Support کمک یا تشویقی که به یک استارتاپ ارائه می شود.
تیم Team گروهی از افراد که برای رسیدن به یک هدف مشترک با هم کار می کنند.
فناوری Technology ابزارها، ماشین آلات و فرآیندهایی که برای توسعه محصولات یا خدمات استفاده می شود.
کشش Traction شواهدی از پیشرفت و رشد یک استارتاپ، مانند افزایش تعداد مشتریان، سهم بازار یا درآمد.
ارزش Value فواید یا مزایایی که یک استارتاپ به مشتریان خود ارائه می دهد.
وب سایت Website صفحه ای در اینترنت که اطلاعات مربوط به یک استارتاپ را ارائه می دهد.

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: ۳ میانگین: ۵]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *