وقتی نوبت به استارتاپ ها می‌رسد، هرگز یک اندازه برای همه وجود ندارد. در حالی تقریبا همه کسب‌وکارهای نوآورانه با رشد بالا را می‌توان استارتاپ نامید، اما هنوز هم گروهی ناهمگون با زیرشاخه‌هایی از انواع استارتاپ  وجود دارد که با صنعت مورد استفاده، نوآوری در بازار، مدل جذب سرمایه، انگیزه و ارزش‌گذاری مشخص می‌شود.
از این رو، در حالی که ما فقط یک کلمه برای استارتاپ داریم اما نسخه های مختلف و انواع استارتاپ وجود دارد.

انواع استارتاپ بر اساس بازار

به گفته استیو بلنک، چهار نوع استارتاپ بسته به نوع بازاری که افراد در آن قصد فعالیت دارند وجود دارد.

۱) استارتاپ در بازار موجود

این استارتاپ بازار تعریف شده موجود را هدف قرار می‌دهد که از قبل تقاضا برای آن وجود دارد و به دنبال راه حل متفاوتی است که ممکن است عملکرد بازار موجود را مختل کند. برای مثال SpaceX را در نظر بگیرید. بازار اکتشافات فضایی وجود داشت اما قبل از اینکه اسپیس ایکس عملکرد بازار را مختل کند تا حد زیادی از آن استفاده نشده بود. در یک بازار موجود، نیازها و خواسته های مصرف کنندگان به صراحت مشخص است و رقبا جایگاه خود را در ذهن مشتریان تنظیم می‌کنند.

۲) استارتاپ در بازار جدید

این استارتاپ تقاضای سرکوب‌شده را پیدا می‌کند و پیشنهادی برای حل آن ایجاد می‌کند و در این فرآیند بازار جدیدی را توسعه می‌دهد. یک بازار جدید به این معنی است که استارتاپ تعداد زیادی از مردم را قادر می‌سازد تا فعالیتی را انجام دهند که قبل از ظهور آن محصول یا خدمات، قادر به انجام آن نبودند. هیچ رقیب مستقیمی در چنین بازاری وجود ندارد و این استارتاپ است که باعث می‌شود مصرف کنندگان متوجه شوند که تقاضای سرکوب شده دارند. این مورد در مورد اوبر وجود دارد. این شرکت پیشنهادی را بر اساس تقاضای سرکوب شده توسعه داد و مشتریان را متوجه کرد که واقعاً مشکل دارند.

۳) استارتاپ در بازار بازسازی شده

چنین استارتاپ‌هایی یک بخش بازار به اندازه کافی بزرگ را انتخاب می‌کنند و آن را به بخش‌هایی تقسیم می‌کنند که می‌توان، با یک پیشنهاد متمرکزتر به صراحت آن را هدف قرار داد. برای مثال، می‌توان بازار را تقسیم‌بندی کرد و گروهی را هدف قرار داد که ترجیح می‌دهند از یک محصول پایین‌تر از نظر ویژگی‌ها، اما «به اندازه کافی خوب» برای حل مشکل خود استفاده کنند. برای مثال، شرکتی که پلتفرم کلاس‌های ویدیویی مجازی را فقط برای مدارس برای رقابت با زوم منتشر می‌کند، یک استارتاپ در بازار تقسیم‌بندی شده است.

۴) استارتاپ در کلون مارکت

برخی از استارتاپ ها در یک کشور وجود دارند اما در کشورهای دیگر وجود ندارند. و وقتی استارتاپ دیگری مدل کسب‌وکار اولی را در کشور دیگری شبیه‌سازی می‌کند، به آن استارتاپ کلون مارکت می‌گویند.

به عنوان مثال، اوبر در ایالات متحده آمریکا شروع به کار کرد، اما Ola مفهوم آن را در هند کپی کرد و قبل از اوبر بازار هند را متحول کرد.

۵) راه اندازی استارتاپ بر اساس تامین مالی

از نظر فنی، تنها دو نوع استارتاپ بر اساس جذب سرمایه یا عدم جذب سرمایه وجود دارد. با این حال، چنین استارتاپ‌هایی را می‌توان بیشتر به زیرگروه‌هایی دسته‌بندی کرد.

۶) راه اندازی استارتاپ با بوت استرپ

یک استارتاپ بوت استرپ یک کسب‌وکار نوآورانه با رشد بالا است که هرگز از یک سرمایه‌گذار خارجی کمک مالی جذب نکرده است. تمام هزینه ها یا از طریق منابع مالی تامین شده توسط ذینفعان داخلی یا  از طریق کسب درآمد، تامین می‌شود.

استارتاپ‌های بدون سرمایه گذار به صورت زیر دسته‌بندی می‌شوند:

• تامین مالی شخصی:  یک استارتاپ با سرمایه شخصی توسط بنیانگذارانی اداره می‌شود که هزینه های راه اندازی را با استفاده از امور مالی شخصی انجام می دهند.
• با درآمد: استارتاپ‌هایی که دارای منابع مالی هستند درآمد کافی برای پرداخت هزینه‌ها و برآورده کردن الزامات رشد استارتاپ ایجاد می‌کنند.
  خواندن مقاله مرتبط

  بوت استرپینگ استارتاپ چیست؟

۷) راه اندازی استارتاپ با جذب سرمایه

استارتاپ با جذب سرمایه ، دسته ی دیگری از انواع استارتاپ است که با جذب سرمایه ، یک کسب‌وکار نوآورانه با رشد بالا است که استقبال سرمایه‌گذاران خارجی را به همراه داشته است. این سرمایه گذاری می‌تواند به صورت تامین مالی بدهی یا تامین مالی سهام باشد.

انواع استارتاپ بر اساس انگیزه

بیشتر استارتاپ‌ها با ایده نوآورانه، رشد بالا و سود زیاد هدایت می‌شوند. با این حال، برخی دیگر انگیزه های متفاوتی دارند و به سه نوع مختلف دسته بندی می‌شوند:

۸) استارتاپ اجتماعی

یک استارتاپ اجتماعی یک کسب و کار نوآورانه است که به حل مسائل اجتماعی، فرهنگی یا محیطی اختصاص دارد. تسلا نمونه ای از یک استارتاپ اجتماعی است. اگرچه این شرکت یک شرکت انتفاعی است، اما مشکل بهره برداری از انرژی های پاک را حل می‌کند که به نفع جامعه است.

این استارتاپ ها علیرغم این باور عمومی وجود دارند که هدف همه استارتاپ ها، تنها کسب درآمد است. هنوز هم شرکت هایی وجود دارند که برای انجام کارهای خیر برای افراد دیگر طراحی شده اند و به آنها استارتاپ های اجتماعی می گویند. به عنوان مثال می توان به موسسات خیریه و سازمان های غیرانتفاعی اشاره کرد که به لطف کمک های مالی وجود دارند. به عنوان مثال، Code.org، یک سازمان غیرانتفاعی، دانش آموزان مدارس در ایالات متحده را تشویق می‌کند تا علوم کامپیوتر را یاد بگیرند.

۹) استارتاپ غیر انتفاعی

استارتاپ غیرانتفاعی، دسته ی دیگری از انواع استارتاپ است که تنها انگیزه آن خدمت به جامعه و نه حداکثر کردن سودآوری است.

۱۰) استارتاپ انتفاعی

یک استارتاپ انتفاعی یک کسب و کار متمرکز بر درآمد است که انگیزه ای برای به حداکثر رساندن سودآوری خود دارد. کمتر به مسائل اجتماعی اهمیت می‌دهد و بیشتر به چگونگی افزایش درآمد و ارزش گذاری خود اهمیت می‌دهد.

۱۱) بر اساس ارزش گذاری

درک ارزش گذاری استارتاپ موضوعی دشوار است. این مشاغل با توجه به عوامل متعددی مانند اعتبار سنجی محصول، معیارهای فعلی، پیش بینی های آینده و … ارزش گذاری می‌شوند. با این حال، آنها نیز بر اساس ارزش گذاری به دو نوع دسته بندی می‌شوند.

• یونیکورن (Unicorn) :   یک شرکت استارتاپی است که پس از سال ۲۰۰۳ تاسیس شد و ارزش فعلی آن بیش از ۱ میلیارد دلار است.
• دکاکورن (Decacorns) :   یک شرکت استارتاپی است که ارزش فعلی آن بیش از ۱۰ میلیارد دلار است.