استوری پوینت یک واحد اندازهگیری نسبی است که در اسکرام برای تخمین میزان تلاش مورد نیاز برای تکمیل یک کار (معمولاً یک آیتم بکلاگ) استفاده میشود. به عبارت سادهتر، استوری پوینت به ما کمک میکند تا بگوییم یک کار چقدر سختتر یا آسانتر از کار دیگری است.
چرا از استوری پوینت استفاده میکنیم؟
- تخمین سریع و نسبی: به جای تخمین زمان دقیق برای انجام یک کار (که میتواند بسیار دشوار و غیر دقیق باشد)، از استوری پوینت برای تخمین نسبی استفاده میکنیم.
- تمرکز بر پیچیدگی: استوری پوینت بیشتر به پیچیدگی کار، میزان عدم قطعیت و عوامل دیگری مانند وابستگی به کارهای دیگر توجه دارد تا صرفاً زمان.
- تسهیل برنامهریزی: با استفاده از استوری پوینت، تیم میتواند بهتر برنامهریزی کند و ظرفیت خود را در هر اسپرینت تخمین بزند.
نحوه محاسبه استوری پوینت:
محاسبه دقیق story point یک فرمول مشخص ندارد و بیشتر به توافق تیم بستگی دارد. اما برخی روشهای رایج برای تخمین استوری پوینت عبارتند از:
- روش فیبوناچی: از اعداد فیبوناچی (۱، ۲، ۳، ۵، ۸، ۱۳، ۲۱ و …) استفاده میشود. هرچه عدد بزرگتر باشد، کار پیچیدهتر است.
- روش T-shirt: از اندازههای T-shirt (XS، S، M، L، XL) برای نشان دادن اندازه کار استفاده میشود.
- روش قهوه: تعداد فنجان قهوهای که برای انجام کار نیاز است تخمین زده میشود.
مهمترین نکته در محاسبه story point این است که همه اعضای تیم باید در مورد معیارهای استفاده از این واحد اندازهگیری توافق داشته باشند.
چرا استوری پوینت به جای ساعت یا روز استفاده میشود؟
- عدم قطعیت: عوامل زیادی مانند پیچیدگی کار، وابستگیها، تغییرات در الزامات و غیره میتوانند بر زمان انجام کار تأثیر بگذارند. بنابراین، تخمین دقیق زمان بسیار دشوار است.
- تمرکز بر ارزش: استوری پوینت به تیم کمک میکند تا بر ارزش کار تمرکز کند، نه صرفاً زمان صرف شده برای آن.
- تسهیل همکاری: استفاده از استوری پوینت باعث میشود که اعضای تیم با سطوح تجربه مختلف بتوانند به راحتی با هم همکاری کنند.
نکات مهم در مورد استوری پوینت:
- نسبی است: استوری پوینت یک واحد نسبی است، یعنی فقط به شما میگوید یک کار چقدر نسبت به کار دیگری پیچیده است.
- تخمین است: استوری پوینت یک تخمین است و ممکن است همیشه دقیق نباشد.
- توسط تیم تعیین میشود: تیم باید به توافق برسد که چه چیزی یک استوری پوینت را تشکیل میدهد.
- در طول زمان تغییر میکند: با کسب تجربه، تیم میتواند در تخمین استوری پوینت بهتر شود.
تفاوت بین استوری پوینت و ساعت کار
- استوری پوینت: یک واحد اندازهگیری نسبی است که برای تخمین میزان تلاش مورد نیاز برای تکمیل یک کار استفاده میشود. story point به پیچیدگی، اندازه و عدم قطعیت کار توجه دارد، نه صرفاً زمان.
- ساعت کار: یک واحد اندازهگیری واقعی است که برای تخمین زمان مورد نیاز برای تکمیل یک کار استفاده میشود. ساعت کار به عوامل مختلفی مانند مهارتهای فردی، منابع موجود و پیچیدگی کار بستگی دارد.
چرا استوری پوینت به جای ساعت کار استفاده میشود؟
- عدم قطعیت: عوامل زیادی مانند پیچیدگی کار، وابستگیها، تغییرات در الزامات و غیره میتوانند بر زمان انجام کار تأثیر بگذارند. بنابراین، تخمین دقیق زمان بسیار دشوار است.
- تمرکز بر ارزش: استوری پوینت به تیم کمک میکند تا بر ارزش کار تمرکز کند، نه صرفاً زمان صرف شده برای آن.
- تسهیل همکاری: استفاده از story point باعث میشود که اعضای تیم با سطوح تجربه مختلف بتوانند به راحتی با هم همکاری کنند.
چگونه استوری پوینت را محاسبه کنیم؟
محاسبه دقیق story point یک فرمول مشخص ندارد و بیشتر به توافق تیم بستگی دارد. اما برخی روشهای رایج برای تخمین استوری پوینت عبارتند از:
- روش فیبوناچی: از اعداد فیبوناچی (۱، ۲، ۳، ۵، ۸، ۱۳، ۲۱ و …) استفاده میشود. هرچه عدد بزرگتر باشد، کار پیچیدهتر است.
- روش T-shirt: از اندازههای T-shirt (XS، S، M، L، XL) برای نشان دادن اندازه کار استفاده میشود.
- روش قهوه: تعداد فنجان قهوهای که برای انجام کار نیاز است تخمین زده میشود.
مهمترین نکته در محاسبه story point این است که همه اعضای تیم باید در مورد معیارهای استفاده از این واحد اندازهگیری توافق داشته باشند.
چه زمانی باید از استوری پوینت استفاده کنیم؟
story point در اسکرام برای تخمین میزان تلاش مورد نیاز برای تکمیل یک آیتم بکلاگ استفاده میشود. بنابراین، هر زمان که تیم نیاز دارد تا کارهای خود را برنامهریزی کرده و ظرفیت خود را تخمین بزند، باید از story point استفاده کند.
چه عواملی بر استوری پوینت تأثیر میگذارند؟
عوامل مختلفی میتوانند بر story point تأثیر بگذارند، از جمله:
- پیچیدگی کار: کارهای پیچیدهتر معمولاً story point بالاتری دارند.
- اندازه کار: کارهای بزرگتر معمولاً story point بالاتری دارند.
- عدم قطعیت: کارهایی که با عدم قطعیت بیشتری همراه هستند، معمولاً story point بالاتری دارند.
- وابستگیها: کارهایی که به کارهای دیگر وابسته هستند، ممکن است story point بالاتری داشته باشند.
- مهارتهای تیم: اگر تیم مهارتهای لازم برای انجام یک کار را نداشته باشد، story point آن کار ممکن است بالاتر باشد.
مثالهای عملی برای تخمین استوری پوینت
برای درک بهتر نحوه استفاده از story point، بیایید چند مثال عملی را بررسی کنیم:
مثال ۱: یک فروشگاه آنلاین
فرض کنید یک فروشگاه آنلاین میخواهیم بسازیم. برخی از ویژگیهای این فروشگاه و تخمین story point آنها به شرح زیر است:
- ویژگی: اضافه کردن محصول به سبد خرید: story point : 3
- این ویژگی نسبتاً ساده است و شامل تعاملات کاربری محدودی است.
- ویژگی: ثبت نام کاربر: story point : 5
- این ویژگی پیچیدهتر است و شامل اعتبارسنجی فرم، ایجاد حساب کاربری، ارسال ایمیل تایید و … میشود.
- ویژگی: پرداخت آنلاین: story point : 8
- این ویژگی پیچیدهترین ویژگی است و شامل ادغام با درگاه پرداخت، مدیریت تراکنشها، امنیت دادهها و … میشود.
مثال ۲: یک اپلیکیشن موبایل
فرض کنید میخواهیم یک اپلیکیشن موبایل برای سفارش غذا بسازیم. برخی از ویژگیهای این اپلیکیشن و تخمین story point آنها به شرح زیر است:
- ویژگی: جستجوی رستوران: story point : 3
- این ویژگی شامل فیلتر کردن رستورانها بر اساس نوع غذا، موقعیت مکانی و … میشود.
- ویژگی: ایجاد پروفایل کاربری: story point : 2
- این ویژگی شامل ثبت نام کاربر، ذخیره آدرسها و اطلاعات پرداخت است.
- ویژگی: ردیابی سفارش: story point : 5
- این ویژگی شامل نمایش وضعیت سفارش، ارسال اعلان به کاربر و … میشود.
نکات مهم در هنگام تخمین:
- توافق تیم: مهمترین نکته این است که همه اعضای تیم در مورد معیارهای استفاده از story point توافق داشته باشند.
- نسبی بودن: story point یک واحد نسبی است، نه یک واحد مطلق. یعنی اگر یک کار ۵ استوری پوینت باشد، لزوماً به معنای ۵ ساعت کار نیست.
- تخمین اولیه: story point یک تخمین اولیه است و ممکن است در طول پروژه تغییر کند.
- بازنگری مداوم: تیم باید به طور مرتب تخمینهای خود را بازنگری کند و در صورت لزوم آنها را اصلاح کند.
چالشهای رایج در تخمین :
- عدم تجربه کافی: تیمهای تازه کار ممکن است در ابتدا در تخمین story point مشکل داشته باشند.
- تغییرات در الزامات: تغییرات در الزامات پروژه میتواند منجر به تغییر در تخمینهای story point شود.
- تفاوت در درک پیچیدگی: اعضای تیم ممکن است درک متفاوتی از پیچیدگی کارها داشته باشند.
راهکارهای بهبود تخمین:
- تمرین مداوم: با تمرین مداوم، تیم میتواند در تخمین story point بهتر شود.
- استفاده از روشهای مختلف: تیم میتواند از روشهای مختلف تخمین مانند فیبوناچی، T-shirt و قهوه استفاده کند.
- بازخورد مداوم: تیم باید به طور مرتب بازخورد درباره تخمینهای خود دریافت کند و آنها را اصلاح کند.
- استفاده از ابزارهای کمک تخمین: برخی ابزارها میتوانند به تیم در تخمین story point کمک کنند.
در نهایت، هدف از استفاده از story point این است که به تیم کمک کند تا کارهای خود را بهتر برنامهریزی کرده، ریسکها را کاهش داده و کیفیت محصول نهایی را بهبود بخشد.