در اینجا به برخی از متداولترین روشهای ارزشگذاری استارتاپ در ایران اشاره میکنیم:
۱٫ روش ارزش خالص داراییها (NAV):
- این روش بر اساس ارزش داراییهای جاری و ثابت استارتاپ مانند تجهیزات، موجودی کالا، املاک و مستغلات و داراییهای نامشهود مانند حق اختراع و برچسبهای تجاری محاسبه میشود.
- این روش برای استارتاپهای اولیه که هنوز درآمد قابل توجهی ندارند، مناسبتر است.
- معایب: این روش نمیتواند ارزش بالقوه استارتاپ را در نظر بگیرد و ممکن است ارزش واقعی آن را دست کم بگیرد.
۲٫ روش ارزش دفتری (BV):
- این روش بر اساس ارزش داراییهای خالص استارتاپ (یعنی داراییهای جاری و ثابت منهای بدهیها) محاسبه میشود.
- این روش از روش NAV پیچیدهتر است و به اطلاعات مالی بیشتری نیاز دارد.
- معایب: این روش نیز نمیتواند ارزش بالقوه استارتاپ را در نظر بگیرد و ممکن است ارزش واقعی آن را دست کم بگیرد.
۳٫ روش ارزش فعلی جریانهای نقدی (DCF):
- این روش بر اساس پیشبینی جریانهای نقدی آینده استارتاپ و تنزیل آنها به ارزش فعلی محاسبه میشود.
- این روش برای استارتاپهایی که به مرحله رشد رسیدهاند و جریانهای نقدی قابل پیشبینی دارند، مناسبتر است.
- مزایا: این روش ارزش بالقوه استارتاپ را در نظر میگیرد و میتواند تخمین دقیقتری از ارزش واقعی آن ارائه دهد.
- معایب: این روش به پیشبینیهای دقیق جریانهای نقدی نیاز دارد که میتواند دشوار و نامطمئن باشد.
۴٫ روش مقایسهای:
- این روش بر اساس مقایسه استارتاپ با شرکتهای مشابه که در بورس یا به صورت خصوصی معامله میشوند، محاسبه میشود.
- این روش برای استارتاپهایی که در یک صنعت نسبتاً بالغ فعالیت میکنند، مناسبتر است.
- مزایا: این روش یک روش نسبتاً ساده و عینی برای ارزشگذاری استارتاپ است.
- معایب: یافتن شرکتهای مشابه برای مقایسه میتواند دشوار باشد و این روش ممکن است همیشه دقیق نباشد.
۵٫ روش کارت امتیازی:
- این روش از یک سیستم امتیازدهی برای ارزیابی عوامل مختلفی که بر ارزش یک استارتاپ تأثیر میگذارند، مانند تیم، محصول، بازار و چشمانداز مالی استفاده میکند.
- این روش برای استارتاپهای اولیه که هنوز سابقه عملکرد مالی ندارند، مناسبتر است.
- مزایا: این روش یک روش انعطافپذیر است که میتوان از آن برای ارزیابی طیف گستردهای از عوامل استفاده کرد.
- معایب: این روش میتواند ذهنی باشد و به نظر و قضاوت افراد ارزیابیکننده بستگی دارد.
انتخاب روش مناسب برای ارزشگذاری یک استارتاپ به عوامل مختلفی از جمله مرحله توسعه، صنعت، سابقه عملکرد مالی و اهداف سرمایهگذاران بستگی دارد.
در ایران، به دلیل فقدان سابقه و دادههای کافی، اغلب از ترکیبی از روشهای مختلف برای ارزشگذاری استارتاپها استفاده میشود.
علاوه بر روشهای ذکر شده، عوامل دیگری نیز میتوانند بر ارزشگذاری یک استارتاپ در ایران تأثیر بگذارند، مانند:
- وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور:
- دسترسی به سرمایه:
- مهارت و تجربه تیم:
- مالکیت معنوی:
- اندازه بازار:
ارزشگذاری استارتاپها یک فرآیند پیچیده و تخصصی است که نیاز به دانش و تجربه کافی در زمینه مالی، حسابداری و کارآفرینی دارد.
اگر قصد دارید یک استارتاپ را راهاندازی یا سرمایهگذاری کنید، توصیه میشود از یک متخصص ارزشگذاری مجرب کمک بگیرید.
مثالهایی از روشهای ارزشگذاری استارتاپ
در اینجا چند مثال از نحوه استفاده از روشهای مختلف ارزشگذاری برای استارتاپهای ایرانی آورده شده است:
۱٫ روش ارزش خالص داراییها (NAV):
- فرض کنید یک استارتاپ ایرانی در زمینه طراحی و توسعه اپلیکیشنهای موبایل فعالیت میکند. این استارتاپ دارای تجهیزات کامپیوتری، نرمافزارهای تخصصی و تعدادی حق اختراع ثبتشده است. با استفاده از روش NAV، ارزش داراییهای جاری و ثابت این استارتاپ محاسبه میشود و سپس از بدهیهای آن کسر میشود تا ارزش خالص داراییها به دست آید.
۲٫ روش ارزش دفتری (BV):
- فرض کنید یک استارتاپ ایرانی در زمینه تولید و فروش محصولات ارگانیک فعالیت میکند. این استارتاپ دارای موجودی کالا، تجهیزات تولیدی، املاک و مستغلات و تعدادی برچسب تجاری است. با استفاده از روش BV، ارزش داراییهای جاری و ثابت این استارتاپ به همراه ارزش داراییهای نامشهود مانند برچسبهای تجاری محاسبه میشود و سپس از بدهیهای آن کسر میشود تا ارزش دفتری به دست آید.
۳٫ روش ارزش فعلی جریانهای نقدی (DCF):
- فرض کنید یک استارتاپ ایرانی در زمینه ارائه خدمات آموزشی آنلاین فعالیت میکند. این استارتاپ در حال حاضر درآمد قابل توجهی ندارد، اما پیشبینی میشود که در سالهای آینده به سرعت رشد کند. با استفاده از روش DCF، جریانهای نقدی پیشبینیشده این استارتاپ در سالهای آینده به ارزش فعلی تنزیل میشود و سپس جمع آنها برای محاسبه ارزش فعلی کل جریانهای نقدی استفاده میشود.
۴٫ روش مقایسهای:
- فرض کنید یک استارتاپ ایرانی در زمینه توسعه بازیهای موبایلی فعالیت میکند. این استارتاپ قصد دارد برای جذب سرمایه، سهام خود را به صورت خصوصی عرضه کند. با استفاده از روش مقایسهای، ارزش این استارتاپ با ارزش شرکتهای مشابه در صنعت بازیهای موبایلی که در بورس یا به صورت خصوصی معامله میشوند، مقایسه میشود.
۵٫ روش کارت امتیازی:
- فرض کنید یک استارتاپ ایرانی در زمینه ارائه خدمات مشاوره مدیریت به کسبوکارها فعالیت میکند. این استارتاپ در مراحل اولیه توسعه قرار دارد و هنوز سابقه عملکرد مالی قابل توجهی ندارد. با استفاده از روش کارت امتیازی، عوامل مختلفی مانند تیم، محصول، بازار، چشمانداز مالی و استراتژی این استارتاپ امتیازدهی میشود و سپس امتیازات جمع میشوند تا نمره نهایی به دست آید. نمره نهایی به عنوان مبنایی برای تخمین ارزش استارتاپ استفاده میشود.
همانطور که مشاهده میکنید، هر یک از روشهای ارزشگذاری مزایا و معایب خود را دارند و میتوان از آنها برای ارزشگذاری استارتاپها در شرایط مختلف استفاده کرد. مهم است که به خاطر داشته باشید که ارزشگذاری استارتاپ یک علم دقیق نیست و همیشه با درجهای از عدم قطعیت همراه است. ارزش نهایی یک استارتاپ توسط بازار و سرمایهگذاران تعیین میشود.