استراتژی کسب و کار چیست؟ ۱۰ نمونه استراتژی کسب و کار

خلاصه ای از اقدامات و تصمیماتی است که کسب و کار قصد دارد برای رسیدن به اهداف و اهداف کسب و کار خود اتخاذ کند. این استراتژی مشخص می‌کند که کسب و کار برای رسیدن به اهداف خود چه کاری باید انجام دهد ، که می‌تواند به هدایت روند تصمیم گیری برای استخدام و تخصیص منابع کمک کند. یک استراتژی تجاری به ادارات مختلف کمک می‌کند تا با هم کار کنند ، و اطمینان حاصل کند که تصمیمات دپارتمان از جهت کلی کسب و کار پشتیبانی می‌کند.

دلایل مختلفی برای مهم بودن استراتژی کسب و کار برای سازمان ها وجود دارد ، از جمله:

شش مولفه اصلی برای استراتژی های کسب و کار وجود دارد. آنها عبارتند از:

استراتژی کسب و کار برای کمک به شما در رسیدن به اهداف کسب و کار است. با داشتن چشم انداز جهت دهی به کسب و کار ، می‌توانید دستورالعمل های روشنی در مورد استراتژی ها برای آنچه باید انجام شود و چه کسی مسئول آن است ، ایجاد کنید.

استراتژی با توجه به ارزشهای اصلی سازمان ، مدیران سطح بالا و همچنین ادارات را در مورد آنچه باید انجام شود و چه کاری انجام نمی‌شود راهنمایی می‌کند.

SWOT مخفف نقاط قوت ، ضعف ، فرصت ها و تهدیدها است. این تجزیه و تحلیل در هر استراتژی تجاری گنجانده شده است ، زیرا به کسب و کار اجازه می‌دهد تا به نقاط قوت خود اعتماد کند و از آنها به عنوان یک مزیت استفاده کند. همچنین این مورد کسب و کار را از هرگونه ضعف یا تهدید آگاه می‌کند.

بسیاری از استراتژی های تجاری جزئیات عملیاتی را برای چگونگی انجام کار برای به حداکثر رساندن کارایی بیان می‌کنند. افرادی که مسئول تاکتیک ها هستند ، می‌توانند با صرفه جویی در وقت و تلاش ، اقدامات لازم را انجام دهند.

یک استراتژی تجاری شامل مواردی است که منابع مورد نیاز برای تکمیل برنامه ، نحوه تخصیص منابع و مسئولیت انجام آن را پیدا خواهید کرد.

استراتژی همچنین شامل راهی برای ردیابی بازده کسب و کار ، ارزیابی عملکرد آن در رابطه با اهدافی است که قبل از راه اندازی استراتژی تعیین شده بود.

۱۰ نمونه استراتژی کسب و کار

در اینجا ۱۰ نمونه از استراتژی های عالی کسب و کار آورده شده است:

برخی از سازمان ها بر فروش بیشتر محصولات به همان مشتری تمرکز دارند. این استراتژی برای کسب و کار های عرضه کننده و بانک ها و همچنین خرده فروشان آنلاین به خوبی کار می‌کند. با افزایش میزان محصول فروخته شده به ازای هر مشتری ، می‌توانید متوسط ​​اندازه سبد خرید را افزایش دهید. حتی افزایش ناچیزی در اندازه سبد خرید ، بدون نیاز به صرف هزینه برای به دست آوردن مشتری های جدید بیشتر ، می‌تواند تأثیر قابل توجهی در سودآوری داشته باشد.

بسیاری از کسب و کار ها ، به ویژه در زمینه فناوری یا فضای خودرو ، با ایجاد پیشرفته ترین محصولات خود را متمایز می‌کنند. برای استفاده از این مورد به عنوان استراتژی شغلی خود ، باید تعریف کنید که “نوآوری” برای سازمان شما چه معنایی دارد یا اینکه چگونه نوآور هستید.

برخی از کسب و کار ها دوست دارند در زمینه تحقیق و توسعه سرمایه گذاری کنند تا به طور مداوم حتی با داشتن موفق ترین محصولات نوآوری ایجاد کنند.

اگر کسب و کار شما در ارائه خدمات با کیفیت به مشتری مشکل داشته باشد ، این می‌تواند یک استراتژی خوب تجاری باشد. برخی از کسب و کار ها حتی شهرت زیادی به داشتن خدمات استثنایی به مشتری دارند. معمولاً کسب و کار ها در یک زمینه خاص مشکلی دارند ، بنابراین یک استراتژی که متمرکز بر بهبود خدمات به مشتری باشد ، معمولاً اهداف خود را بر روی چیزی مانند پشتیبانی آنلاین یا مرکز تماس موثرتر متمرکز می‌کند.

برخی از کسب و کار های بزرگ در حال خرید یا ادغام رقبا برای ایجاد بازار تازه هستند. این یک استراتژی مشترک است که توسط شرکتهای Fortune 500 برای کسب مزیت در یک بازار جدید یا به سرعت در حال رشد استفاده می‌شود. خرید یک کسب و کار جدید این امکان را برای کسب و کار بزرگتر فراهم می‌کند تا در بازاری که قبلاً ضمن حفظ کاربران کالا یا خدمات حضور پررنگی نداشت ، رقابت کند.

این یک استراتژی مشترک تجاری است ، به ویژه برای مشاغل تجاری به مصرف کننده (B2C).
آنها می‌توانند محصولات خود را با برجسته کردن این واقعیت که از تکنولوژی ، ویژگی ها ، قیمت گذاری یا یک ظاهر برتر برخوردار هستند ، متمایز کنند.

وقتی نوبت به قیمت گذاری می‌رسد ، مشاغل می‌توانند برای جلب مشتری بیشتر ، قیمت خود را پایین نگه دارند یا با قیمت گذاری بیش از آنچه که اکثر مشتریان عادی قادر به خرید آن نیستند ، به محصولاتشان ارزش آرزویی بدهند. اگر کسب و کار ها قصد دارند قیمت های خود را پایین نگه دارند ، نیاز به فروش حجم بسیار بیشتری از محصولات خواهند داشت ، زیرا حاشیه سود معمولاً بسیار کم است. برای کسب و کار هایی که قیمت خود را بیش از توان مشتریان عادی انتخاب می‌کنند ، می‌توانند انحصار محصول خود را حفظ کنند و حاشیه سود زیادی را برای هر محصول حفظ کنند.

با دستیابی به یک مزیت فناوری ، اغلب می‌توانید به فروش بهتر ، بهبود بهره وری یا حتی تسلط بیشتر بر بازار دست یابید. این می‌تواند به معنای سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه ، به دست آوردن یک کسب و کار کوچکتر برای دستیابی به فناوری آنها و یا حتی به دست آوردن کارکنان با مهارت های منحصر به فرد باشد که به کسب و کار یک مزیت فناوری می‌دهد.

به طور کلی حفظ مشتری بسیار ساده تر از صرف هزینه برای جذب مشتری جدید است ، به همین دلیل اگر فرصت هایی برای بهبود در نگهداری مشتری می‌بینید ، این یک استراتژی عالی است. این استراتژی شما را ملزم می‌کند تا تاکتیک ها و پروژه های اصلی را برای حفظ مشتریان خود شناسایی کنید.

شما می‌توانید یک استراتژی تجاری کامل با هدف افزایش پایداری کسب و کار خود راه اندازی کنید. به عنوان مثال ، هدف می‌تواند کاهش هزینه های انرژی یا کاهش ردپای کسب و کار با اجرای یک برنامه بازیافت باشد.