Agile توسعه نرم افزار را متحول کرده است. امروزه، اصول چابک زیربنای تمامی شیوه ها و روش های توسعه چابک است. با به کارگیری صحیح ۱۲ اصول بیانیه چابک بر بسیاری از مشکلاتی که در پروژه های سنتی مانند تحویل دیرهنگام و مشکلات کیفیتی که وجود دارد، غلبه خواهید کرد. Agile بر اساس ۴ مقدار کلیدی و ۱۲ اصل کلیدی است. در حالی که ارزشهای چابک به مدیران پروژه و توسعهدهندگان یک نمای کلی از معنای «چابک» ارائه میدهند و به هدایت فرآیند چابک کمک میکنند، ۱۲ اصول بیانیه چابک مثالهایی از چگونگی پیادهسازی چابک ارائه میدهند. ۱۲ اصول بیانیه چابک زیربنای هر پروژه چابک موفقی است و میتواند حتی برای تیم های غیر چابک الهام بخش باشد. آنها بخش اصلی هر دوره مدیریت پروژه چابک را تشکیل میدهند .
۱) تحویل زودهنگام و مستمر نرم افزارهای ارزشمند
بالاترین اولویت ما جلب رضایت مشتری از طریق تحویل زودهنگام و مستمر نرم افزارهای ارزشمند است.
هنگام توسعه یک محصول، سرعت و دقت، عامل کلیدی است. اگر توسعه بیش از حد طول بکشد، این خطر فزاینده وجود دارد که محصول نهایی دیگر نیازهای بازار و نیازهای مصرف کننده که به سرعت در حال تغییر هستند را برآورده نکند.
هدف Agile ارائه یک محصول کارآمد در اولین تکرار توسعه است. راه درازی تا اتمام آن وجود خواهد داشت. اما فقط باید به مشتری ایده کافی بدهد تا توسعه دهندگان بتوانند بازخورد ارزشمندی را دریافت کنند. با انجام این کار، پروژههای چابک میتوانند محصولی را که در حال توسعه است برای ارائه چیزی که نیازهای مشتریان را برآورده میکند، طراحی کنند.
Agile وظایف بزرگ را انجام میدهد و آنها را به قطعات کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم میکند. ماهیت تعاملی چابک نه تنها توسعه پروژه، بلکه ارائه خدمات را نیز بهبود میبخشد.
۲) تغییر را در آغوش بگیرید
حتی در اواخر فرآیند توسعه، از تغییرات لازم استقبال کنید. فرآیندهای چابک با ایجاد تغییرات، مزیت رقابتی را به وجود میآورند.
توسعه پروژه به طور فزاینده ای غیرقابل پیش بینی میشود. بازارها پیچیده تر میشوند و هر روز بر تعداد محصولات متنوع در دسترس مصرف کنندگان افزوده میشود. تقریباً غیرممکن است که پیشبینی کنیم نیازهای نهایی یک پروژه چه خواهد بود و به این ترتیب، توسعه پروژهها به طور فزایندهای دارای ریسک هستند.
با استقبال از تغییرات و تلاش فعالانه برای بهبود از طریق بازخوردهای مشتریان، کسبوکارها میتوانند مزیت رقابتی به دست آورند. در اینصورت محصولات آنها نیازهای فوری مصرفکنندگان را برآورده میکند و محصولاتشان با وجود تضمین ارزش تجاری را ارائه میکنند.
مردم تغییر میکنند، زمان تغییر میکند و بازارها تغییر میکنند. تلاش برای مبارزه با آن بیهوده است. مدیریت پروژه سنتی معمولاً تغییر را مشکلی میداند که باید حل شود، اما روش چابک تغییر را پذیرفته و از آن به نفع مشتری استفاده میکند.
۳) تحویل مکرر
کار را به طور مکرر، از چند هفته تا چند ماه، با اولویت به مقیاس زمانی کوتاه تر، تحویل دهید.
این مورد از اصول چابک ممکن است دقیقاً منعکس کننده اصل اول باشد، اما در حالی که اولین اصل چابک بیان میکند که محصولات باید زودتر تحویل شوند ، این اصل کمی بیشتر به جزئیات بیشتر در مورد اینکه چرا محصولات باید به طور مداوم تحویل داده شوند، میپردازد.
انتشارهای کوچکتر و مکررتر به معنای احتمال خطا کمتر است. انتشارهای مکرر به مشتریان فرصت بیشتری برای ارائه بازخورد میدهد که به نوبه خود به توسعه دهندگان در تصحیح خطاهایی که ممکن است پروژه را از مسیر خود خارج کند، کمک میکند. اگر توسعهدهندگان فقط هر چند ماه یک بار بازخورد دریافت کنند، ممکن است هر گونه خطایی که در اوایل توسعه ایجاد میشود، بسیار دشوارتر و پرهزینهتر شود.
بسیاری از کسب و کارها این اصل را به کار میگیرند تا هر چند روز یکبار نسخههای جدیدی از نرم افزار یا محصولات را ارائه کنند. این فقط اهمیت تحویل مکرر را نشان میدهد، که مسلماً یکی از تعیین کننده ترین اصول چابک است.
۴) همکاری
کارکنان و توسعه دهندگان باید روزانه در طول پروژه با یکدیگر همکاری کنند.
در مدیریت سنتی، کار صاحبان و ذینفعان کسب و کارها معمولاً از کار توسعه دهندگان متمایز میشود. تحلیلگران برای تبدیل نیازهای کسبوکار به برنامههای توسعه ایجاد میشوند و مدیران پروژه به سادگی به واسطهگری خواستههای مالکان کمک میکنند تا تأثیر منفی بر توسعه محصول نداشته باشد.
Agile مستلزم آن است که سهامداران، مشتریان و توسعه دهندگان به طور هماهنگ (اغلب در یک جلسه) برای دستیابی به اهداف پروژه کار کنند. این امر با کمک به بهبود ارتباطات و همکاری، ریسک ذاتی توسعه پروژه را کاهش میدهد. علاوه بر این، هرچه مدیریت بیشتر درگیر توسعه باشد، درک چالشهای پیش روی توسعهدهندگان و پیامدهای تغییرات ایجاد شده در توسعه برای آنها آسانتر میشود.
۵) انگیزه و اختیار
پروژه ها را حول افراد با انگیزه بسازید. به آنها محیط و حمایت لازم را بدهید و برای انجام کار به آنها اعتماد کنید.
دخالت بیش از حد توسط مدیریت به ندرت برای توسعه پروژه مفید است. مدیران باید به تیم های توسعه خود اعتماد کنند تا کار را بدون مدیریت خرد مداوم انجام دهند. به کمک ابزارها و منابع آموزشی صحیح ، به توسعه دهندگان باید استقلال کامل داده شود تا وظایف را به هر شکلی که صلاح بدانند انجام دهند.
اغلب اوقات، صاحبان مشاغل فراموش میکنند که کارمندان آنها حرفه ای هستند و به کار خود افتخار میکنند (این امر به ویژه در هر نقش خلاقانه صادق است). اگر پروژه های خود را بر اساس افرادی بسازید که انگیزه ای برای موفقیت ندارند، احتمال شکست آنها بسیار زیاد است. این تقصیر توسعه دهندگان نیست، تقصیر مدیریت است.
مالکان و مدیران باید محیطی ایجاد کنند که به موفقیت پاداش دهد، روابط کاری سالم را تقویت کند و به بهبود تعادل کار و زندگی کارکنان کمک کند. به توسعه دهندگان ابزار و انگیزه برای موفقیت بدهید که درصورت توسعه پروژه آسان تر و بازگشت سرمایه بهتر پاداش خواهند گرفت.
۶) ارتباط بهتر
کارآمدترین و مؤثرترین روش اطلاع رسانی به توسعه و درون آن، گفتگوی رو در رو است.
فناوری صدها راه مختلف را برای برقراری ارتباط با کارمندان در اختیار کسب و کارها قرار میدهد، اما هیچ کدام به خوبی ارتباط چهره به چهره نخواهد بود. عصر ارتباطات شیوه کار ما را به شدت تغییر داده است، با افزایش کارمندان از راه دور نسبت به قبل، کسب و کارها به ابزارهای ارتباطی مانند اسکایپ و تیم های مایکروسافت متکی میشوند. در حالی که اینها ممکن است به اندازه کافی خوب باشند، اما با درخواست تغییرات خطا زمانی افزایش مییابد و احتمل دارد که تیمها ارتباط واقعی را نداشته باشند. اطلاعات در گفت و گوهای رفت و برگشتی ممکن است گم شوند یا ایمیل ها و یادداشت ها در صندوق های ورودی دفن میشوند و …
۷) نرم افزار
نرم افزار کار معیار اولیه پیشرفت است.
با استفاده از «نرمافزار» اصول کاملاً واضحی را خواهید یافت که برای هر پروژه توسعهیافته قابل اجرا است. این اصل در پاسخ به اسناد و رویههای بیش از حد در صنعت فناوری اطلاعات به وجود آمد.
اسناد، مدلها و ماکتهای تحلیل نیازمندیها ممکن است مفید باشند، اما اگر نتوانید این اطلاعات را به یک محصول کارآمد تبدیل کنید، چندان مفید نیستند.
مدیران پروژه و صاحبان مشاغل به طور یکسان باید روی به حداقل رساندن کاغذبازی و به حداکثر رساندن بهره وری تمرکز کنند.
۸) محیط های کاری پایدار
فرآیندهای چابک توسعه پایدار را ترویج میکنند. حامیان مالی، توسعه دهندگان و کاربران باید بتوانند به طور نامحدود یک سرعت ثابت را حفظ کنند.
Agile ایده توسعه پایدار را ترویج میکند. به طور خلاصه، این بدان معناست که با اجرای صحیح روشهای چابک، هرگز نیازی به کار برنامهنویسان برای انجام ساعات اضافی وجود نداشته باشد.
Agile به سهامداران، مشتریان و توسعه دهندگان نیاز دارد تا به عنوان یک تیم منسجم عمل کنند. وقتی همه افراد درگیر اطلاعات را به یک چارچوب چابک میخورند، تدوین پیش بینی، بودجه و جدول زمانی دقیق بسیار آسان میشود.
مشتریان به توسعه دهندگان میگویند که به چه چیزی نیاز دارند، سهامداران درک میکنند که چگونه تغییرات ممکن است بر توسعه تأثیر بگذارد و تیم ها میتوانند تصمیمات آگاهانه ای در مورد چگونگی پیشرفت بگیرند. هیچ کس از چرخه خارج نمیشود و هیچ کس از تحولات غیرمنتظره غافلگیر نمیشود. که این مورد به کاهش استرس کارکنان و افراد درگیر کمک میکند.
۹) تضمین کیفیت
توجه مداوم به برتری فنی و طراحی خوب، چابکی را افزایش میدهد.
بسیاری از کسب و کارها سرعت یا کمیت را بر کیفیت ترجیح میدهند. در برخی موارد، این بسیار منطقی است. گاهی اوقات مشتریان آنقدر به کیفیت اهمیت نمیدهند که حتی بررسی نمیکنند یک محصول کار میکند یا نه!
اما، اگر تیمهای توسعه برای مدت طولانی از کیفیت غافل شوند، توانایی آنها برای تطبیق محصول برای مطابقت با خواستههای مصرفکننده کاهش مییابد و چابکی آنها کمتر میشود.
۱۰) سادگی
این اصل مانند شماره ۷ نرم افزار کار است: اما در حالی که تمرکز اصلی آن بر حذف مستندات غیر ضروری بود، این اصل بیشتر بر فرآیندها تمرکز دارد.
این اصل را میتوان از چند طریق به دست آورد. در مرحله اول، میتوانید فرآیندهای متورم را که به کیفیت یا پیشرفت کلی پروژه کمک نمیکنند، حذف کنید. ثانیا، میتوانید برای انجام کارهای تکراری یا وقت گیر به اتوماسیون تکیه کنید. یا ثالثاً، ممکن است هر بار که کار جدیدی را شروع میکنید، از داراییهای از قبل موجود در پروژههای گذشته به جای ایجاد دارایی از ابتدا استفاده کنید.
این اصل باید یک تلاش مداوم باشد. تیم های چابک باید بدانند که همیشه جا برای پیشرفت وجود دارد. فناوری راه های متنوع تر و آسان تری را برای انجام کارها در اختیار ما قرار میدهد. تحقیقات مدیریت پروژه به مدیران و کسبوکارها کمک میکند تا به طور مداوم شیوههای خود را متناسب با روندهای مدرن بهبود دهند.
چابک بودن مستلزم برگزاری جلسات هفتگی یا حتی روزانه است. بخش بزرگی از اینها باید به یافتن راههای جدید و بهتر برای انجام وظایف اختصاص داده شود.
۱۱) تیم های خودگردان
بهترین معماریها، نیازمندیها و طرحها از تیمهای خودگردان پدید میآیند.
این اصل مشابه شماره ۵ است: انگیزه و اختیار. تفاوت در اینجا در مقایسه بین تیم های چابک و تیم های توسعه سنتی است. روشهای سنتی معمولاً تیمهای توسعه خود را تقسیم میکنند. به عنوان مثال، “تیم A” یک کار را تکمیل میکند، سپس آن را به “تیم B” میسپارد که سهم خود را در بالای این کار و … قرار میدهد.
با این حال، تیمهای چابک از چندین نفر تشکیل شدهاند که مهارتهای متنوعی را در چندین رشته به اشتراک میگذارند. علاوه بر این، تیم های توسعه چابک اغلب شامل سهامداران، مدیران و مصرف کنندگان به عنوان اعضای اصلی تیم می شوند. این به آنها اجازه میدهد تا به طور مستقل به عنوان یک واحد بدون نیاز به کمک گرفتن از دیگران کار کنند.
این نه تنها نیاز به مدیریت بالاتر برای مدیریت خرد توسعه را به حداقل میرساند، بلکه تضمین میکند که فرآیندهایی مانند تضمین کیفیت و انطباق بخش ذاتی توسعه چابک هستند و بنابراین به طور طبیعی و مستقل رخ میدهند.
۱۲) بازخورد و تنظیم
در فواصل زمانی منظم، تیم در مورد چگونگی موثرتر شدن فکر میکند، سپس رفتار خود را بر اساس آن تنظیم میکند.
این اصل نهایی تقریباً یک اصل اثبات مفهوم است که نشان میدهد آیا روش های چابک به اندازه کافی در استراتژی کسب و کار گنجانده شده اند یا خیر. تأمل در موفقیت یا شکست های گذشته و تغییر مسئولانه رویکردها برای جبران آن چیزی است که روش چابک را بسیار موفق میکند.
انجام این کار مستلزم ارتباط، بازخورد، درک روش های چابک و محیطی است که هم نوآوری و هم یادگیری از اشتباهات را تشویق میکند.
هیچ تیمی به طور کامل عمل نمیکند، اما یک تیم بالغ، آگاه و مسئولیت پذیر میتواند خود را با انجام اقدامات پیشگیرانه و واکنشی برای توسعه بهبود بخشد.
چرا اصول بیانیه چابک اهمیت دارد ؟
اگرچه ۱۲ اصول بیانیه چابک تقریباً ۲ دهه پیش توسعه یافتند، اما هنوز هم مرتبط هستند و احتمالاً برای مدت طولانی باقی خواهند ماند.
دلیل آن این است که اصول کلیدی چابک انسان محور هستند . یعنی مبتنی بر ارزشهای انسانی هستند و به بهبود کیفیت زندگی در محیط کار کمک میکنند. هدف Agile به همان اندازه که هدفش ارائه محصولات با کیفیت بالا است، بهبود رفاه کارگران را نیز به همراه دارد.
توسعه بهتر، هموارتر و کارآمدتر به معنای مدیر شادتر، کم استرس تر و مشتریان راضی تر است.